بای بای واکسن
پسر نازم بالاخره این پروژه ی واکسن هم تموم شد و شاخ غول و شکوندیم وای که بعد از شما خیال من راحت شد اه چی بود همش درد و گریه سه شنبه رفتیم برای واکسن اول قد و وزنت بود که همه چیز نرمال بود و خوب بود و من هم خوشحال بودم بابت این قضیه شما هم زمان کشیدن وزنت بنای ناسازگاری و گذاشتی و شروع کردی به گریه و بعد از اینکه شمارو بردم آرایشگاه و ترسیدی و گریه کردی بعد از اون هر جا که میری و آدم غریبه می بینی می ترسی و گریه می کنی مخصوصا اینکه کارشناسی که شمارو معاینه میکرد لباس سفید پوشیده بود و وحشت شمارو برداشته بود خلاصه به هر سختی بود قدو ونت تموم شد و مامان جونی و خدا خیر بده شمارو برد بیرون تا...
نویسنده :
مامان رادینی
16:04